دکتر امیرحسین توفیق – ونکوور
«خانم سارا، رأی قاضی دادگاه پناهندگی را شامل دلایلی که منجر به مردودی پرونده و دادخواست شما شده بود، بههمراه رأی قاضی دادگاه فرجامخواهی و دلایلی که آورده شده بود، بهطور کامل و دقیق مطالعه کردم. همچنین اصل ادعانامهٔ شما را بههمراه کلیهٔ مدارکی که ارائه کرده بودید، خواندم. قبل از آنکه بخواهم راهکار فعلی و کارهایی را که باید انجام شود، خدمت شما عنوان کنم، سؤالی دارم و آن این است که آیا در انتخاب وکیل غیرایرانی برای پروندهتان، دلیل خاصی وجود داشته است؟»
سارا فعالیتهای اجتماعی خود را در زمان دانشجویی آغاز کرده بود و پس از فارغالتحصیلی و شروع به کار نیز همچنان بهعنوان یک فعال اجتماعی مشغول بود. فعالیتهای سارا بیشتر در زمینهٔ حقوق زنان متمرکز بود و بههمین دلیل هم آسیبهای زیادی دیده بود. سارا در سال ۲۰۱۸ وارد کانادا شده بود و پس از دو ماه بهخاطر شرایط بدی که برایش پیش آمده بود، از دولت کانادا درخواست پناهندگی کرده بود.
«زمانی که وارد کانادا شدم، با دوستانی که در اینجا داشتم مشورت کردم و آنها به من توصیه کردند که چون دادخواستم کمی پیچیده است، بهتر است از وکیل غیرایرانی استفاده کنم.»
اساس ادعا و دادخواست سارا حول چندین محور خلاصه میشد؛ حقوق زنان، مادران پارک لاله، چهارشنبهٔ سفید، اعتراضات آبان ۹۶، خشونت علیه زنان و ارتباط با اقلیتهای مذهبی که اغلب این موارد در کشور محل اقامت سارا جرم محسوب میشد، اما سارا به تمامی آنها بهعنوان فعالیت اجتماعی نگاه میکرد.
«تصور من این است که چون وکیل شما با شرایط کشور محل اقامتتان آشنایی نداشته، به تمام مواردی که در شرح حال و زندگی شما وجود داشت، نگاهی گذرا کرده بود و تنها ارتباط با اقلیتهای مذهبی را با جلوهٔ تغییر دین پررنگ کرده بوده و چون شما مستندات قوی برای این مورد نداشتید، قاضی دادگاه در نهایت متقاعد نشده بود و درخواست شما مردود شد. در دادگاه فرجامخواهی هم چون امکان ارائهٔ مستندات جدید، مگر تحت شرایط خاص وجود ندارد، طبعاً رأی قاضی اول تأیید شده است.»
بر اساس آنچه در کشورهای اسلامی مطرح است، آنانی که دین خود را از اسلام تغییر دهند، مرتد قلمداد شده و مجرماند. البته سارا دینش را تغییر نداده بود و تنها بهدلیل فعالیتهای اجتماعیای که داشت، با اقلیتهای دینی در ارتباط بود.
«غیر از تغییر دین که ادعای شما بر آن اساس شکل گرفته است، تکتک موارد بالا و مشکلاتی که شما بهطور مداوم با آنها روبرو بودهاید، میتوانست محور اصلی درخواست پناهندگی شما باشد. اما الان، تنها راه شما درخواست از دادگاه فدرال کاناداست برای رسیدگی مجدد به درخواست پناهندگی شما و البته اینبار باید مسیر و محور درخواست پناهندگی شما را تغییر داد و امیدوارم که بتوانیم قاضی دادگاه را متقاعد کنیم. در این بین، شما هم بهخودی خود مرتکب اشتباه شدید و زمانی که دیدید محور درخواست پناهندگی شما بهسمت تغییر دین که شما هیچ زمانی انجام ندادید رفته است، وکیل خودتان را متوجه این قضیه نکردهاید. با توجه به آنکه دستور خروج شما هم فعال شده است و شما ۳۰ روز فرصت دارید کانادا را ترک کنید، در ابتدا باید برای شما درخواست PRRA یا Pre-Removal Risk Assessment داد و همزمان درخواست تجدید نظر در دادگاه فدرال کانادا، که برای این کار ۱۵ روز بیشتر از زمان تحویل رأی دادگاه فرجامخواهی وقت نخواهیم داشت و با توجه به رأی صادره که در دست من است، برای این کار حدود ۷ روز بیشتر فرصت نیست و باید سریعاً اقدام کنیم.»
«چقدر شانس دارم و چقدر زمان میبرد تا تکلیف من مشخص شود؟»
«مشخص نیست، تلاش میکنیم تا نتیجهٔ مثبت و دلخواه را بگیریم و شاید این پروسه حدود یک سال بهطول بیانجامد.»
متقاضیان پناهندگیای که دادخواست پناهندگیشان در دادگاه اولیه مردود میشود، ۱۵ روز برای فرجامخواهی فرصت دارند و اگر در دادگاهِ فرجامخواهی نیز که اغلب بدون حضور متقاضی انجام میشود دادخواست آنها مردود شود، راهکار بعدی طرح بررسی مجدد یا تجدید نظر در دادگاه فدرال کاناداست و در آن مقطع، وکیل متقاضی امکان ارائهٔ مستندات جدید و تغییر مسیر دادرسی را دارد که البته مقطع بسیار حساسی است و قاضیهای دادگاه فدرال کانادا اغلب از قاضیهای دادگاههای پناهندگی یا فرجامخواهی سختگیرترند و متقاعد کردن آنها، سختیهای خودش را دارد.
با اینحال، متقاضی همچنان پس از تشکیل پرونده امکان ادامهٔ زندگی و کار را در کانادا دارد تا زمانی که رأی دادگاه فدرال کانادا صادر شود و البته، اگر احتمالاً قاضی دادگاه فدرال کانادا رأی منفی صادر کند، متقاضی اینبار در مهلت زمانی ۷ روزهای، میتواند در دادگاه عالی کانادا درخواست تجدیدنظر بدهد که در آن شرایط، سه قاضی بر روی پرونده نظر خواهند داد و رأی دادگاه عالی کانادا، رأی نهایی و غیرقابلتغییری است. بههمین دلیل، تشکیل پرونده در دادگاه فدرال کانادا از حساسیتهای زیادی برخوردار است.
چند نکتهٔ مهم و اساسی که متقاضیان پناهندگی میبایستی حتماً از آنها مطلع باشند:
۱- غیرهمزبان بودن وکیل، بهدلیل عدم اشراف و آشنایی با شرایط کشور محل اقامت و کشوری که متقاضی از آن فرار کرده است، نهتنها ممکن است مزیت محسوب نشود، بلکه به ایجاد دردسر و اشکالاتی در تهیهٔ لایحهٔ دفاعیه بیانجامد.
۲- ادعانامه و دادخواست پناهندگی متقاضی که کلیهٔ مراحل دادرسی بر اساس آن انجام میگیرد، میبایستی برای متقاضی به زبان مادریاش ترجمه شده و با امضای آن، متقاضی علاوه بر آنکه تأیید میکند کلیهٔ محتوا برایش ترجمه شده است، بر درستی آن هم صحه میگذارد.
۳- پیش از تشکیل دادگاه، با ارائهٔ مدارک و مستندات میبایستی صحت ادعا و دادخواست پناهندگی اثبات شود و نداشتن مستندات، میتواند مسیر دادگاه را بهسمت مردودی بهدلیل عدم توانایی جهت اثبات ادعا، سوق دهد.